مقالات
شرق : علی فرامرزی (هنرمندان و انتخابات)
http://bit.ly/2ogTVUJ لینک مطلب
شماره ۲۸۴۶ - ۱۳۹۶ یکشنبه ۳ اردیبهشت
هنرمندان و انتخابات
علی فرامرزی
پس از امنیت، هر حکومتی با دو چالش عمده روبهروست؛ توسعه در درون و دیپلماسی در بیرون. توسعه یعنی حرکت به سمت بهعملدرآوردن هرچهبیشتر امکانات بالقوه یک جامعه در جهت رفاه حداکثری افراد آن و دیپلماسی یعنی نوع ارتباط با دیگر کشورها برای تأمین هرچه بهتر و بیشتر منافع تعیینشده در برنامههای توسعه. هر یک از این دو چالش را، زیرمجموعهها و اجزائی تشکیل میدهند که بنابر نظریههای مختلف، تعداد این آیتمها متغیر و از لحاظ تقدم و تأخر نیز، متفاوت هستند. با رشد دموکراسی در جهان و گسترش عجیب ارتباطات در دنیای امروز و در نتیجه چرخش اطلاعات در کسری از زمان که باعث رابطه و تأثیرگذاری فرهنگی انسانها بر هم شده، واضح است که امر فرهنگ در هر دو حوزه توسعه و دیپلماسی به یکی از سرفصلهای مهم تشکیلدهنده آنها تبدیل شده، بهگونهای که بسیاری از صاحبنظران توسعه، توسعه فرهنگی را مقدم بر سه بخش دیگر توسعه؛ یعنی توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی یا توسعه اجتماعی و همچنین در دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی را کاراتر از انواع دیگر دیپلماسی میدانند؛ مثلا درباره توسعه گفته میشود که توسعه هرگز از بالا و دستوری اتفاق نمیافتد، بلکه این مردم هستند که توسعه را محقق میکنند و بههمیندلیل برای دستیابی هرچهبیشتر به آن، باید که فرهنگ جامعه تغییر کند و برای دستیابی هرچهبیشتر به امکانات بالفعل موجود در کشور، لازم است که این خواسته به فرهنگ عمومی همه ارکان جامعه تبدیل شود تا امر توسعه تحقق پیدا کند. سؤال اساسی این است، دولتها گذشته از حرف و قولهایشان، در عمل چه میزان از امکانات برنامهای، وقتی و اقتصادی خود را به امر فرهنگ و هنر اختصاص میدهند. انتخابات ریاستجمهوری صحنهای است که مردم میخواهند شخصی را برگزینند و سکان پیشبردن کشتی دو حوزه توسعه و دیپلماسی را به او بسپارند تا او، با استفاده از برنامهها و طرحهایش، این کشتی را به سمت ساحل آرامش و آسایش هدایت کند. طبیعتا یکی از مهمترین بخشهای برنامهای چنین شخص برگزیدهای، جهتگیری و طرحهای او برای توسعه فرهنگی و همچنین دیپلماسی فرهنگی است. اگر هنر را نهتنها انعکاسدهنده گوشههایی از فرهنگ زمان خود که موتور پیشبرنده و آفریننده فرهنگ و تبلور خواستههای هر جامعهای بدانیم که اکثر جامعهشناسان، تاریخشناسان و روانشناسان بر این عقیدهاند، پس باید بپذیریم که جایگاه هنر، هنرمندان و اصحاب فرهنگ در برنامههای هر کاندیدا از موقعیت و ویژگی خاصی برخوردار است. اینکه آیا تاکنون از همه این ظرفیتها استفاده شده یا نه بحثی قابل بررسی است، ولی جامعه فرهنگی و هنری میتواند از مسیرهای قانونی با مطرحکردن و مطالبه برنامههای هنری هر یک از کاندیداها، به چگونگی تفکر آنان درمورد فرهنگ و مخصوصا هنر و پیشبینی آنان برای تحقق آن برنامه، دست یابد و پی ببرد. اهالی فرهنگ و هنر به دلیل جایگاه و محبوبیتی که در بین آحاد جامعه دارند در چنین موقعیتهایی که کاندیداها به معرفی، تبلیغات و جلب افکارعمومی احتیاج دارند، از موقعیت و توجه خاصی برخوردار میشوند که میتواند گاه برای رأیآوردن هر یک بسیار تعیینکننده باشد. این فرصتی است تا فرهنگیان و هنرمندان بتوانند خواستههای منطقی و اصولی خود را مطرح و مطالبهگری کنند، بیشک این بهصحنهآمدن بخشهای فرهنگی و هنری برای دستاندرکاران انتخابات هم غنیمت است زیرا حضور اهل هنر و فرهنگ میتواند تنور انتخابات را نیز گرمتر و گرمتر کند.
بازگشت به لیست